سلامت نیوز : مردم ایران دچار بیترسی از زلزله شدهاند. آنقدر تار و پود خاك كشور با بلایای طبیعی درهم تنیده است كه جداكردن سرنوشت كشور از فهرست بلایای طبیعی كه در راس آنها، زلزله قرار گرفته تقریبا غیر ممكن است. پایتخت سیاسی ایران اما بیش از همه نقاط كشور در معرض خطر تاثیرپذیری جدی از وقوع زلزلهیی قرار دارد كه نه تنها دیگر در ردیف احتمالات قرار نمیگیرد بلكه حتی كارشناسان از چندی قبل این جسارت را هم به خرج دادهاند كه درباره شدت زلزله آتی هم اظهارنظرهایی كرده و از بعید نبودن ثبت بیش از 6 ریشتر برای زلزله تهران بگویند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ؛ زمینلرزهیی كه آخرین بار، 183 سال قبل با شدت 4/7 ریشتر، شهر 2500 ساله را به لرزه درآورده و از آن زمان تا امروز، سكوت فریبنده لایههای زمین تهران، چنان ساكنان این وسعت 730 كیلومتر مربعی را گرفتار كرده كه بیمحابا، هر گوشه از زمین پایتخت را حفاری كنند تا گنج نهفته در خاكی كه چندان هم حاصلخیز نیست، در قامت ساختمانهای بدقواره و چند طبقه و بیتناسب با تاریخ مكتوب شهر تجسم بخشند. گوشهیی از شهر نیست كه از آسیب زلزله احتمالی كه حالا یقین شدت آن هم گریبان نهادهای امدادی را گرفته در امان باشد و كوچه و خیابانی در این پایتخت سیاسی كشور نیست كه تخریب بناهای قدیمی و طمع بلند مرتبهسازی و انباشت پول از محل هزار طبقهسازی را به حافظهاش نسپرده باشد. و در این میان، نهادهای امدادرسانی كه از باب ذخیره چادر و پتو و مواد غذایی و دارو نگرانی ندارند، گیج شدهاند كه در نخستین دقایق و ساعات پس از زلزله كه همان لحظات طلایی معروف است با این اقلام امدادی، به كدام گوشه شهر میتوانند سربكشند كه معبری برای عبور داشته باشد.
روز گذشته و در همایش كاهش خطرپذیری بلایا و مدیریت بحران در مناطق شهری، عزیزالله رجب زاده؛ رییس سازمان مدیریت بحران شهر تهران، در گزارش مختصری درباره وضعیت فعلی سازههای شهری پایتخت چنین هشدار داد: «در حالی كه چهار گسل اصلی تهران همواره تهدید بالقوهیی برای شهر به شمار میآید اما در هر گودبرداری با عمق بیش از 10 متر هم به گسلهای جدیدی دست پیدا میكنیم. در حالی كه تراكم جمعیت و گستردگی شهر تهران از چالشهای اصلی ما در هنگام وقوع زلزله است، 3 هزار و 268 هكتار بافت فرسوده در این شهر مستقر است كه 650 هزار ساختمان بنایی ساز و غیرمهندسی را در خود جای داده است.
البته كه ساختمانهای نوسازمان هم از نظر مصالح و نحوه نظارت فنی و قرار گرفتن در محلات با خاك ناپایدار فاقد مقاومت است. نشست زمین و بالا بودن سطح آبهای زیر زمینی، پایتخت را بهشدت تهدید میكند به ویژه كه با رعایت نشدن حریم قناتها و فقدان كارآیی شبكه حمل و نقل در شرایط بحران مواجهیم. ناامنی پلها مشكل دیگری برای پایتخت است. چنانكه اگر در تهران 260 پل وجود دارد، باید 100 پل بهسازی شود در حالی كه ما هر سال فقط چهار پل را بهسازی میكنیم و چه زمانی طول میكشد تا تمام پلها بهسازی شود؟ كل امكانات جمعیت هلالاحمر برای امدادرسانی به 2 درصد جمعیت كشور كفایت میكند. حال باید تصور كرد كه انباشت چادر امدادی برای جمعیت زلزلهزده تهران چگونه امكانپذیر خواهد بود. ما در پایتخت با شریانهای حیاتی فرسوده مواجهیم. 11 هزار كیلومتر لوله كشی گاز، 740 هزار علمك گاز، 200 هزار شیر پیاده رو، چهار هزار پست برق با قدمت بیش از 40 سال، 9 هزار كیلومتر انشعاب آب پوسیده، 80 مخزن ذخیره آب و 29 ایستگاه كلر زنی در تهران داریم و روزانه، سه تن كلر برای ضدعفونی آب شرب مصرف میشود كه در واقع یك بمب شیمیایی است.
برآورد ما در وقوع زلزله 1/7 یا 9/6 ریشتری در تهران نشان میدهد كه چهار میلیون نفر از جمعیت پایتخت برای مدت 82 روز از دسترسی به آب محروم خواهند بود. 80 درصد بیمارستانهای پایتخت فرسوده است و بهسازی این وضعیت از عهده یك نهاد شهری یا امدادی خارج است و بودجه مجزا و ملی میطلبد.» حسن قدمی، رییس سازمان مدیریت بحران كشور اما روز گذشته و در این همایش، علاوه بر آنكه نگاه خود را به تناسب سمتی كه داشت، كمی دورتر از افق تهران برد و یكی از دلایل افزایش خسارات ناشی از بلایای طبیعی در ایران را متوجه رشد گرایش شهرنشینی دانست و افزود: «در سال 1335 جمعیت شهری ایران 4/31 درصد بوده كه این رقم در سال 1390 به 71 درصد افزایش یافته است. همچنین در سال 1335 تنها 199 شهر در كشور وجود داشت اما در پایان شهریور ماه 1390 تعداد شهرهای كشور به 1228 شهر رسید در حالی كه نه تنها آمادگی پذیرش جمعیت شهر نشین به این اندازه افزایش نیافته بلكه مشكلات، مخاطرات و تبعات رشد شهرنشینی هم در نظر گرفته نشده و تمام مسوولان، صرفا به دنبال تغییر تقسیمات بودهاند.» قدمی كه به مشكل حاشیهنشینی در پی رشد شهرنشینی غیركارشناسی اشاره داشت هشدار داد: «ما امروز نگران ساختمانهای فرسوده نیستیم بلكه باید درباره ساختمانها و اماكن عمومی نوساز نگران باشیم.
آن هم وقتی كه بسیاری از ساختمانهایی كه مقاومت آنها روی كاغذ هشت ریشتر ثبت شده، با زلزله پنج ریشتری فرو میریزند.» علی بیتاللهی، عضو هیات علمی و مدیر بخش زلزله مركز تحقیقات راه، مسكن و شهرسازی در گفتوگو با «اعتماد» میگوید: «طبق نتایج تحقیقات undp از بین حدود 45 مخاطره طبیعی، 41 مورد در ایران رخ میدهد. در طول 40 سال گذشته وقوع بیش از 35 هزار زلزله را شناسایی كردهایم كه شاید هم بیش از این تعداد بوده اما به علت نبود دستگاههای زلزلهنگار، ثبت نشده است. پس پتانسیل خطر در ایران بالاست و از طرفی میراثدار وضعیت مناسبی از نظر كیفیت ساخت و ساز هم نیستیم و در واقع، ساخت و ساز روستایی، یك پدیده كاملا فراموش شده و بدون ضابطه است و با نگاهی به سازههای روستایی در شنبه و برازجان و ورزقان، گاهی فكر میكنیم نیازی به زلزله نبوده زیرا ساختمان خودبهخود در حال فروریختن بوده است. در عین مواجهه با گسلها در تهران و تبریز و مشهد و كرمان، با همخوانی شگفتانگیز توزیع زلزله و توزیع مراكز جمعیتی روبهرو هستیم كه همین امر هم باعث افزایش تلفات جانی و مالی شده است.»
بیتاللهی در پاسخ به «اعتماد» و درباره تعداد ساختمانهای مقاوم كشور با وجود آییننامه 2800 و مصوبات پس از آنكه نسبت به مقاوم بودن سازهها تاكید كرده، میگوید: «برآورد من در اولویتبندی استانهای كشور نشان داد كه بیش از 85 درصد جمعیت كشور و ساختمانهای ما در معرض خطر حوادث مختلف طبیعی هستند و آن 15 درصدی كه به نظر، امن است صرفا به این دلیل بوده كه ما اطلاعاتی از آن مناطق نداریم. بررسیهای ما نشان میدهد كه در وقوع زلزله، اغلب ساختمانها و شریانهای حیاتی و سامانههای حمل و نقل و اماكن فرهنگی ما از دست خواهند رفت. نتایج برآورد ما در مركز تحقیقات مسكن و شهرسازی نشان میدهد كه 70 درصد ساختمانهای تهران و حتی بناهای نوساز قابل اعتماد نیستند. انتقاد ما از رفتار نوسانی تمام مسوولان است كه به محض وقوع زلزله و تا دو ماه پس از آن تمام توجهات به زلزله و مدیریت آن معطوف میشود و پس از آن، همهچیز به فراموشی سپرده میشود كه البته بودجهها هم گرفتار همین نوسان و فراموشی است.»
نظر شما